نوجوانان بایستی بتوانند تردیدهایشان را بروز دهند، ترسهایشان را محرمانه بازگو کنند، و به یاری بزرگسالانی که بدون قضاوت کردن سخنانشان را میشنوند و کمکشان میکنند که تصمیمهای مسئولانه بگیرند، به کندوکاو درمورد گزینههایشان بپردازند.
در آن سالهای حیاتی، غیر از مادر و یا پدر، چه کسی هست که برای مقابله با پیامهای فریبندهی رسانهها به نوجوانان همواره یاری دهد؟ چه کسی یاریشان میرساند که از پس دارودستههای خلافکار و ظلمها، اشتیاق مورد پذیرش دیگران قرار گرفتن، ترس طرد و نپذیرفته شدن، وحشتها، هیجان و آشفتگی دوران بلوغ برآیند؟
والدین، همیشه دربارة چگونگی رفتار کردن و تربیت فرزندان خویش، به ویژه در دوران نوجوانی احساس نگرانی میکنند. همچنین آنها همیشه تاحدی منتظر تغییراتی هستند که در خلق و خو و رفتار فرزندانشان به وجود میآید و همین فکر باعث میشود چیزهای باارزشی را چون روابط نزدیک و دوستانه، اعتماد حس رضایت از این که فرزندانشان دیگر به آنها احتیاجی ندارد، از دست بدهند. از این رو نگارنده در کتاب حاضر، جلساتی را با والدین و نوجوانان داشته و هر موضوع متفاوت را در یک فصل بررسی کرده است. برای این کار داستان را تا جائی که ممکن است ساده بیان کرده و گروههای زیاد را تبدیل به یک گروه نموده و اسامی و اتفاقات را نیز تغییر داده است. در نهایت در آخر هر فصل خلاصهای از داستان و راهکارهایی را بر آن موضوع خاص عرضه کرده است. همچنین برخی از گفتوگوها را به صورت نقاشی نشان داده است. برخی از عناوین فصول کتاب عبارتاند از: کنار آمدن با احساسات؛ ما هنوز «در حال مطمئن شدن هستیم»؛ تنبیه یا عدم تنبیه؛ کار گروهی؛ دیدار با کودکان؛ نکاتی در مورد احساسات، دوستان و خانواده؛ و والدین و نوجوانان به همراه هم.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.