همیشه بازی گرفتن از بازیگران کودک چالش بزرگی برای کارگردانها بوده که باعث شده تا بارها کارگردانها از ترفندهای مختلف برای رسیدن به نتیجه مطلوب استفاده کنند و در بسیاری مواقع نتیجه کار به شکلی بوده که حتی اکثر منتقدان و کارشناسان سینما به درخشش بازیگر کودک فیلم یا سریال اشاره کردهاند اما با مرور زمان که سنشان بیشتر شده و دیگر ترفندهای کارگردان دوران کودکی نتیجهبخش نبوده و فرد تنها به توانایی و استعداد خود اکتفا کرده معمولاً موفق به تکرار موفقیت دوران کودکی نشده و بعضاً بسیاری از این بازیگران فراموش شدهاند.
در ادامه این مطلب نگاهی به بازیهای به یادماندنی کودکان در سینما و تلویزیون ایران داریم و ادامه روند بازیگری آنها را دنبال میکنیم.
1- بابک احمدپور «خانه دوست کجاست؟»
بابک احمدپور بازیگر فیلم تحسینشده «خانه دوست کجاست؟» به کارگردانی عباس کیارستمی در زمان ایفای نقشش در این فیلم یک کودک دبستانی بود. او در این فیلم بازی فوقالعادهای را ارائه داد و حتی مورد توجه منتقدان مطرح جهان قرار گرفت. گادفری چشر منتقد فیلم اهل آمریکا در توصیف باورپذیری نقشآفرینی احمدپور در فیلم «خانهٔ دوست کجاست؟» نوشت: «این پسر (بابک احمدپور) واقعاً بر این باور بود که اشتباهی دفتر کودک دیگری را برداشتهاست. این واقعیت است. اگر شما با فیلم رابطهٔ قلبی برقرار میکنید به این دلیل است که هر لحظه در کنار این کودک واقعی است. او به هیچ عنوان بازی نمیکند».
احمدپور که به همراه برادرش در این فیلم سینمایی ایفای نقش کرده است سالها بعد در یک گفتوگو اظهار داشت: «آن زمان که در فیلم کیارستمی بازی میکردیم بچه بودیم، اصلاً نمیدانستیم فیلم چیست و ما حتی در روستا با تلویزیون آشنایی نداشتیم و اصلاً در زندگی مان دوربین ندیده بودیم. به دلیل طبقه اجتماعی که در روستای ما حاکم بود، از امکانات شهری به دور بودیم و همین باعث شده بود نه بدانیم تلویزیون چیست و نه فیلم. اصلاً نمیدانستیم دیالوگهایی که آقای کیارستمی به ما میدهد و ما آن را تکرار میکنیم، قرار است بعداً تبدیل به فیلم شود».
حضور بابک احمدپور و برادرش در «خانه دوست کجاست؟» و اتفاقاتی مثل زلزله گیلان باعث شد تا عباس کیارستمی دست به ساخت دو فیلم دیگر با محوریت موضوع زندگی آنها و زلزله گیلان بسازد. فیلمهای «زیر درختان زیتون» و «زندگی و دیگر هیچ» دو قسمت بعدی «خانه دوست کجاست؟» هستند که احمدپور در فیلم «زیر درختان زیتون» نیز ایفای نقش کرده است.
احمدپور دیگر در هیچ فیلم و سریالی ایفای نقش نکرد، در سال 1397 فیلمی مستند با عنوان «درخت زندگی» ساخته شد که در این فیلم برادران احمدپور پس از گذشت بیش از ۳۰ سال از نقشآفرینی در «خانهٔ دوست کجاست؟» دربارهٔ تجربهٔ بازیگریشان در آن فیلم صحبت میکنند. بابک احمدپور که در زمان ساخت مستند درخت زندگی در یک مرکز خرید در شمال تهران کارگری میکند
2- فرخ هاشمیان در «بچههای آسمان»
بازی فرخ هاشمیان در نقش علی در فیلم سینمایی «بچههای آسمان» را میتوان یکی از درخشانترین بازیهای کودک در تاریخ سینمای ایران دانست. هاشمیان در زمان ساخت فیلم مجید مجیدی تنها 9 سال دارد و بازی درخشانش در این فیلم حتی جوایزی بینالمللی برای او به همراه داشت و البته در ایران نیز موفق به کسب جایزه ویژه هیأت داوران جشن حافظ شد.
فیلم سینمایی «بچههای آسمان» اولین فیلم ایرانی است که به جمع پنج نامزد نهایی جایزه اسکار خارجی زبان (غیر انگلیسی) راه یافته و درخشش این فیلم در سطح بینالملل و موضوعی که دارد باعث شد تا قصه «بچههای آسمان» در کتاب درسی ادبیات فارسی مقطع دوم متوسطه با عکسی از فرخ هاشمیان در نقش علی مطرح شود.
پس از بازی درخشان هاشمیان در این فیلم او به طور کامل از دنیای بازیگری کنار گذاشته شد تا اینکه حدود 15 سال بعد در حالیکه کارگر ساختمان بود در گفتوگویی به گلایه از مجید مجیدی پرداخت و تأکید داشت که این کارگردان مانع شد تا او در فیلم دیگری حضور داشته باشد.
فرخ هاشمیان به عنوان مهمان ویژه در جشنواره فیلم کودک حاضر شد و در آنجا توجهات بسیاری به او جلب شد تا اینکه در مجموعه تلویزیونی «کیمیا» به کارگردانی جواد افشار ایفای نقش کرد اما حضور او در این سریال نتوانست باعث شود تا هاشمیان درخشش دوران کودکی خود را تکرار کند. او با حضور در برنامه «حالا خورشید» رضا رشیدپور حقایق تلخی را از زندگی خود مطرح کرد و گفت: «فرخ هاشمیان ادامه داد :بعد از بچه های آسمان اتفاقات تلخی در زندگی من رخ داد و همه سختی هایی که علی در فیلم کشیده بود را تجربه کردم ، پدرم ورشکسته شد و من مجبور بودم همراه او کار کنم و از همین جا بود که نقاشی ساختمان را یاد گرفتم و سالها مشغول این حرفه بودم تا اینکه بعد از دوران سربازی از طریق دوستان نابابم گرفتار اعتیاد شدم و نزدیک به 7 سال در دام اعتیاد گرفتار بودم.»
3- مهدی باقربیگی در «قصههای مجید»
بدون شک «قصههای مجید» یکی از درخشانترین سریالهای تاریخ تلویزیون ایران است و مجید را میتوان یکی از محبوبترین کاراکترهای تاریخ سریالسازی ایران دانست.
مهدی باقربیگی برای اولین بار با «قصههای مجید» در سن 13 سالگی جلوی دوربین رفت و بازی خوب او توجه همه مخاطبان را به خود جلب کرد و خیلی زود به یکی از شخصیتهای محبوب تلویزیون در اوایل دهه هفتاد تبدیل شد که همچنان در ذهن مخاطبان جایگاه ویژهای دارد اما حضور در «قصههای مجید» کیومرث پوراحمد اولین و آخرین درخشش او در قاب تلویزیون بود.
مهدی باقربیگی پس از «قصههای مجید» در چهار فیلم دیگر از کیومرث پوراحمد ایفای نقش کرد اما با اقبال چندانی مواجه نشد و در سال 1382 (پس از 10 سال) دوباره به عرصه بازیگری برگشت و در سریال «مختارنامه» ایفای نقش کرد اما این بار هم نتوانست موفقیت «قصههای مجید» را تکرار کند. باقربیگی پس از «مختارنامه» در چند فیلم و سریال دیگر نیز حضور داشت که هیچکدام علیرغم موفقیتهای خود اثر برای او موفقیت چندانی نداشتند.
این بازیگر در سال ۱۳۹۲ با شرکت در انتخابات شورای اسلامی شهر اصفهان توانست بیش از ۶۵ هزار رای مردم را به خود اختصاص داده و به عنوان نفر دوم به شورای شهر راه یابد.
4- مهسا ملاپور «دنیای شیرین دریا»
«دنیای شیرین دریا» به کارگردانی بهروز بقایی در سال 1377 از شبکه یک روی پخش شد و خیلی زود با مخاطبان کودک و نوجوان دوران خود ارتباط برقرار کرد.
در این مجموعه تلویزیونی بازیگر کودک و نوجوانی حضور داشتند که تقریباً هیچ یک از آنها نتوانست در عرصه بازیگری در اثر موفق دیگری چون «دنیای شیرین دریا» حضور داشته باشد. مهسا مولاپور شاید مطرحترین بازیگر کودک این مجموعه تلویزیون باشد که به پیشنهاد منوچهر شمسایی نورپرداز سریال در این مجموعه به عنوان بازیگر حضور پیدا کرد.
مهسا مولاپور تحصیلات خود را در رشته مهندسی تکنولوژی هواپیما ادامه داده است که تأکید دارد هیچ علاقهای به این رشته ندارد. مولاپور درباره عدم حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی دیگر در یک گفتوگو اظهار داشت: «پس از حضور در «دنیای شیرین دریا» پیشنهادات بسیاری به من شد که متأسفانه به دلیل اینکه در تهران ساکن نبودم نتوانستم در هیچ یک از آنها حضور داشته باشم.»
گفتنی است، بازیگران دیگری نیز میتوان نام برد که کارشان را در دوران کودکی آغاز کردند اما توانستند در این عرصه موفق عمل کنند و در فیلمهای سینمایی و تلویزیون متعددی حضور داشته باشند که از جمله آنها میتوان به ترلان پروانه، ارسلان قاسمی، پگاه آهنگرانی و غزل شاکری اشاره کرد.
در ادامه گفتوگوی خبرنگار برنا با چند تن از کارگردانان سینما که آثاری در سینمای کودک و نوجوان خلق کردهاند را درباره وضعیت این گونه سینمایی و شرایط اکران میخوانید:
امیرحسین قهرایی: اکران فیلمهای کودک در یک سینمای مخصوص، باعث شکست فیلمها میشود
امیرحسین قهرایی کارگردان سینما و تلویزیون در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: راهاندازی یک سینما مخصوص فیلمهای کودک که حال و هوای مخصوص کودکان داشته باشد و سالنهایش برای قد و قامت کودکان مناسب باشد ایده بسیار خوبی است که میتواند اجرایی شود اما اگر این سینما باعث شود که فیلمهای کودک فقط در آنجا اکران شوند قطعاً باعث متضرر شدن تهیهکنندهها و شکست فیلمها در گیشه میشود.
قهرایی خاطرنشان کرد: ما به سینمای مخصوص برای فیلم کودک بسیار نیاز داریم، من به شخصه به یاد دارم در دوران کودکی وقتی فیلمی در سینما میدیدم اگر مقابل یک فرد بالغ بود نمیتوانستم به خوبی پرده سینما را ببینم و برای دیدن فیلم دچار مشکل میشدم. قطعاً اگر سالنی باشد که این مشکلات در آن وجود نداشته باشد کودکان نیز از دیدن فیلم لذت میبرند.
کارگردان مجموعه تلویزیونی «علی کوچولو» درباره میزان تولیدات فیلمها، برنامهها و سریالهای کودک و نوجوان در تلویزیون گفت: تلویزیون در این زمینه بسیار کوتاهی میکند، حدود 4 یا 5 سال است که به تلویزیون میگویم اجازه دهید ادامه «چاق و لاغر» را بسازم اما هیچ حمایتی از این اثر که مورد استقبال نیز قرار گرفته بود، نمیشود.
این کارگردان تأکید کرد: عملکرد تلویزیون در سالهای اخیر به خصوص در روزهای شیوع ویروس کرونا که مردم اکثر اوقاتشان را در قرنطینه هستند در حوزه کودک و نوجوان خوب نبوده و تلویزیون حتی قصد ندارد از برنامههای موفقش که کودکان و نوجوانان با آن ارتباط برقرار کرده بودند حمایت کند و ساخت این آثار ادامه پیدا کند.
قهرایی در ادامه تصریح کرد: ایرج طهماسب یکی از موفقترین افراد در حوزه تولید آثار کودک و نوجوان است، تلویزیون به جای استفاده از تجربیات او و حمایت از آثارش کاری کرده که امروز طهماسب با تلویزیون قهر است، چرا باید این افراد کارکشته و با تجربه را به قدری اذیت کرد که امروز علاقهای به حضور در تلویزیون ندارد.
این کارگردان درباره اکران فیلم سینمایی «بازیوو» که قرار بود در ایام نوروز 99 اکران شود، گفت: فیلم «بازیوو» واقعاً در شرایط شیوع کرونا و تعطیلی سینماها بسیار آسیب دید و بیش از هر چیز آقای غلامرضا موسوی و میثم معراجی به لحاظ مالی متضرر شدند. حدود 4 میلیارد تومان هزینه ساخت «بازیوو» بود که فکر میکنم در شرایط حاضر بعید است که بتوان به فروش بالایی امیدوار بود.
فرزاد اژدری: فیلمهای کودک روز دنیا نیز باید اکران شوند/ میزان تولیدات مان کافی نیست
فرزاد اژدری، کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: پیشتر ما در کشورمان سینمایی مخصوص فیلمهای کودک داشتیم که در آنها فقط فیلمهای کودک اکران میشد، اما این سینماها تنها زمانی رونق داشتند که میزان تولیداتمان در حوزه کودک و نوجوان به حدی بود که به لحاظ اقتصادی برای سینمادارها به صرفه بود و مردم نیز آن سینما را به عنوان مرکزی برای اکران فیلمهای مخصوص کودک و نوجوان میشناختند.
اژدری تصریح کرد: اما امروز اینگونه نیست و میزان تولیدات سینمای ایران در حوزه کودک و نوجوان به حداقل رسیده است. میتوان با فیلمهای آرشیوی سانسهایی را برنامهریزی کرد اما فیلمهای آرشیوی در فضای مجازی، ویاودیها و تلویزیون در دسترس هستند و بارها دیده شدهاند و با این فیلمها پر کردن سالنهای سینما کار بسیار سختی است.
او افزود: بهترین کار برای راهاندازی سینمایی مخصوص فیلمهای کودک اکران همزمان فیلمهای روز دنیا در این زمینه است. ما وقتی از پخش فیلمهای کودک در دنیا صحبت میکنیم تصور اکثریت بر این است که منظور همان انیمیشنهای پرفروش سینمایی است که معمولاً هالیوود آنها را میسازد اما اینگونه نیست، سینمای اروپا فیلمهای کودک و نوجوان بسیاری دارد که برای مخاطبان ایرانی نیز بسیار مناسب است.
این کارگردان خاطرنشان کرد: ما به دلیل فرهنگ و سبک زندگی اسلامیمان شاید دیدن برخی فیلمها را برای کودکانمان مناسب ندانیم یا در آثار کودکمان به آنها توجه کنیم، در بسیاری از کشورها نیز به نکات اخلاقی در ساخت فیلمهای کودک توجه دارند و ما میتوانیم با خیال راحت به اکران این آثار در سینماهایمان فکر کنیم. میتوان فیلمهای روز دنیا را خریداری کرد و با درجهبندی سنی مناسب برای این فیلمها، کودکان را به سینما کشاند و در واقع یک سینما مخصوص آنها در نظر گرفت.
کارگردان فیلم سینمایی «عملیات مهدکودک» اظهار داشت: ما برای چنین اتفاقی نیاز به یک عزم جدی داریم و باید شرایطی فراهم کنیم که پس از چند روز مجبور به بستن سینما یا اکران فیلمهای دیگر برای حل مشکلات اقتصادی فکر نکنیم. معمولاً چنین طرحهایی در وهله اول به خوبی عمل میکند و با فیلمهای خوبی فعالیت این سینماها آغاز میشود اما در ادامه هدف گم شده و فیلمهایی اکران میشوند که شاید کمتر مخاطب کودکی علاقه به دیدن آنها داشته باشد. برای داشتن یک سینما مخصوص فیلمهای کودک نیاز است طرحی جدی داشت و به جای اینکه سانسهای این سینما را با اندک فیلمهای ایرانی پر کنیم باید به اکران فیلمهای روز دنیا نیز توجه داشته باشیم.
اژدری در پایان اظهار داشت: امیدوارم هر چه زودتر شرایط بسیار بدی که در آن قرار داریم از بین برود و ما شاهد بازگشایی سینماها و در نتیجه رونق تولید باشیم. تا زمانی که سینماها تعطیل هستند، فیلمی ساخته نمیشود و در نتیجه اقشار مختلف سینمایی که سالها در این حوزه کار کردهاند بیکار و خانهنشین هستند که امیدوارم هر چه زودتر این خانهنشینی با رونق تولید و بازگشایی سینماها به اتمام برسد.
جلال فاطمی: سینمای کودک، کلاس درس اخلاق برای کودکان نیست!
جلال فاطمی، بازیگر و کارگردان سینما، در گفتوگو با خبرنگار گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری برنا، اظهار داشت: سینمای کودک و نوجوان معمولاً از حمایت مالی بیبهره بوده و در بهترین حالت اگر یک فیلم کودک خیلی خوششانس باشد در جشنواره فیلم کودک و نوجوان نمایش داده میشود و شاید امکان اکران نیز پیدا کند اما اکثر فیلمها ساخته میشوند و بدون اینکه شرایط اکران برایشان فراهم شود سالها در انبارها خاک میخورند.
فاطمی تصریح کرد: بنیاد سینمایی فارابی که امروز به نوعی متولی سینمای کودک در ایران است بودجهای که برای سینمای کودک در نظر گرفته میشود را به درستی تقسیم نمیکند و به افراد و فیلمهایی که میتوانند درخشان باشند، اختصاص نمیدهد. معمولاً بخش اعظمی از بودجه به افرادی اختصاص داده میشود که رانت دارند و افراد با استعدادی که حتی با بودجههای بسیار کم میتوانند فیلمشان را بسازند معمولاً حمایت نمیشوند.
او افزود: زمانی که کانون پرورش فکری کودکان تولید فیلمهای کودک و نوجوان را حمایت میکرد فیلمهای بسیار خوب و ماندگاری تولید شد که حتی در جشنوارههای خارجی نیز درخشیدند و جوایز بسیاری کسب کردند اما همان فیلمها هم اکثراً در گیشه موفق نبودند و در تاریخ سینمای ما فیلمهای شکست خورده کودک و نوجوان به مراتب بیشتر از فیلمهایی است که توانستهاند فروش قابل توجهی داشته باشند.
کارگردان فیلم سینمایی «نخودی» تأکید کرد: دلیل اصلی شکست فیلمهای کودک و نوجوان در سینمای ایران اصرار سازندگان آثار به تعلیم و تربیت است، ما باید بیش از تعلیم و تربیت به جنبههای سرگرمکننده آثار سینمایی برای کودکان توجه کنیم، کودک به اکشن، ماجراجویی، فانتزی و… نیاز دارد و در کنار این ویژگیها میتوان به آموزنده بودن آثار توجه کرد. در همه آثار کودکی که در دنیا ساخته میشود مسائل تعلیم و تربیت نیز مدنظر قرار میگیرد ولی اصرار سازندگان به مشخص بودن مضامین و پیامهای اخلاقی باعث شده تا کودکان از دیدن فیلمهای امروز ما خسته شوند. سینما کلاس درس اخلاق نیست و مسئولان باید پس از چند بار ساخت فیلمهای پرهزینه و کمفروش به این نتیجه برسند که پیش از پیامهای اخلاقی باید به جلب نظر مخاطبان توجه کنند.
فاطمی در ادامه با اشاره به اکران آنلاین فیلمهای سینمایی، گفت: در سینمای ایران در حال حاضر نمیتوان اعتماد چندانی برای فروش به اکران آنلاین داشت اما بحث اصلی در فروش فیلمهای سینمایی به کیفیت آثار بستگی دارد. اگر یک فیلم ضعیف باشد، اکران آنلاین یا سالنهای سینما فرقی ندارد، فیلم خستهکننده است و قطعاً شکست میخورد. ما باید به بالا بردن کیفیت فیلمهای کودک و نوجوان فکر کنیم، اگر یک فیلم کودک و نوجوان کیفیت لازم برای جذب مخاطب را داشته باشد قطعاً میتواند به اندازه «هزارپا» و «مطرب» فروش داشته باشد، این اتفاق چندان دور از دسترس نیست اما متأسفانه اصرارها و اعمال نظرها اجازه نمیدهد شاهد چنین اتفاقاتی در حوزه سینمای کودک و نوجوان باشیم.