کودکان کورههای آجرپزی
مسیر خاکی ما را به سمت «کورههای آجرپزی» میبرد. از پس پیچوخم مسیر صدای کودکان به گوش میرسد که به سمت ماشین میدوند. لباسهای ژنده با دستانی گازوئیلی و پاهای کوچک برهنه، اما لبخندی به پهنای صورتهای آفتاب سوختهشان. در عین حال که از هیچ فرصتی برای بازی و شادی نمیگذرند، اما یک حس گنگ مهمان لبخندهایشان است، حس گنگی از آینده مبهمشان.